کوچه ها و مغازه ها را بلد شدم.
رنگهای چراغ قرمز را ...
حتی جدول ضرب را.
و دیگر در راه هیچ مدرسه ای گم نمیشوم
اما گاهی میان آدم ها گم میشوم
خدایا...
آدمها را بلد نیستم.!
رنج آورترین لحظه های زندگی ام زمان هایی هستند
که پشت نقاب چهره های آدمها
چیزی خلاف تصورم وآنچه درک می کردم ظاهر می شود و
آن هم بعد ازمدتهایی بسیار...
[ یکشنبه 92/6/31 ] [ 11:29 صبح ] [ sina ]